هدف از آموزش هارمونی چیست؟
چرا به مطالعه مباحث نظری میپردازیم؟
چه انتظاراتی از فراگیری مباحث نظری داریم؟
میتوانید بیاموزید که همه چیز را از تکنوازی گرفته تا هارمونی های هشت قسمتی با اطمینان بخوانید.
این که آیا میخواهید آواز هارمونی بیاموزید ، یا به روشی سریع و موثر برای تمرین تکنوازی برای ممیزی نیاز دارید ، ما شما را تحت پوشش قرار میدهیم. تنها چیزی که برای شروع نیاز دارید موسیقی نت است.
چرا باید تئوری موسیقی و آموزش هارمونی را بخوانیم؟
آیا میتوانیم فقط ساز بزنیم؟
اینها همه سوالهایی هستند که ما روزانه از هنرجویان رشته موسیقی میشنویم.
قصد داریم در این مقاله پاسخهایی برای آنها بیابیم.
فراگیری علوم آهنگسازی ( آموزش هارمونی ، فرم، کنترپوان و ارکستراسیون) تنها برای آهنگسازان نیست.
سوال مهمی وجود دارد که تئوری موسیقی به چه کار میآید؟
در پاسخ باید گفت که تئوری موسیقی نتیجه بررسی گسترده آثار آهنگسازان در دورههای مختلف موسیقی است.
که در تلاش برای نشان دادن جنبه عمومی کار خلاقانه آنها در گذشته یا حال است.
به عبارت بهتر، تئوری موسیقی آموزش هارمونی به بررسی عناصر سازنده موسیقی میپردازد.
و به ما آموزش میدهد که چگونه میتوانیم آنها را با هم ترکیب کنیم.
بنابراین تئوری موسیقی در مورد چگونگی نوشتن موسیقی در آینده بحث نمیکند.
بلکه موسیقیای که در گذشته نوشته شده است را مورد بررسی قرار میدهد.
بنابراین تمام کسانی که میخواهند در رشتۀ موسیقی فعالیت کنند:
(آهنگساز، نوازنده، رهبر ارکستر، منتقد موسیقی، معلم موسیقی، پژوهشگر موسیقی و غیره) باید آشنایی کافی با این مباحث داشته باشند.
پس تئوری موسیقی زیربنایی برای ما میسازد. که مبنای ارزیابی آگاهانه سبکهای گذشته و کنونی است.
از طرف دیگر، تئوری موسیقی، آهنگساز را نسبت به سبکِ عمومیِ آهنگسازان بزرگ در دورههای مختلف آگاه میکند.
چه عاملی باعث شده است که نوازندگان بزرگ دنیا از یکدیگر متفاوت باشند؟
آیا تکنیک آنها باعث ایجاد وجه تمایز شده است؟ خیر!!!!
بینش نوازندگان و نگاه آنها به قطعات موسیقی با هم متفاوت است.
تمام موسیقدانهای بزرگ، این تفاوت در نگاه را مدیون بلوغ فکریای هستند. ماحصل آگاهی از تئوری موسیقی و عناصر سازنده موسیقی است.
در دنیای امروز، بخش نظری و عملی موسیقی باید دوشادوش یکدیگر حرکت کنند.
هدف از یادگیری بخشهای نظری موسیقی همچون هارمونی، کنترپوان، فرم و ارکستراسیون، پرورش ذهن و گوش موسیقیدان است.
هدف حفظ کردن کورکورانۀ قوانین خشک و بدون تغییر برای تحلیل موسیقی یا صرفا آهنگسازی نیست.
پر واضح است که اگر یادگیری هارمونی صرفا حفظ کردن یکسری فرمولها باشد.
احتمالا فقط برای پاسخگویی به یک آزمون کتبیِ سطحی مفید خواهد بود. نه برای آهنگسازی به صورت عملی. دلیل آن خیلی ساده است.
کافیست به آثار جاودان موسیقی دنیا رجوع کنیم.
مطمئن شویم که آن آثار هنری از اعماق وجود آن هنرمند بیرون آمدهاند. نه از دل فرمولهای کتاب.
اما فراموش نکنیم که هارمونی یکی از پایهای ترین و مهمترین پایههای اصولی هماهنگی و ارتباط در موسیقی تنال است.
گویای یک سیستم ویژه است که به عنوان وجه تمایز فرهنگ موسیقی غربی از سایر فرهنگهای شرقی به شمار میرود.
در هارمونی دو پرسش مهم مطرح میشود:
۱- چه عناصر هارمونیک معمولا مورد استفاده آهنگسازان قرار میگرفته است؟
۲- عناصر هارمونیک چگونه به کار گرفته میشوند؟
در دوره هارمونی در تلاش برای پاسخ به این دو پرسش مهم هستیم.
مطالعۀ قوانین چند صدایی نویسی، ابزاری را برای ما فراهم میکند.
میتوانیم به بررسی سبکِ هارمونیکِ آهنگسازان تمام دورهها بپردازیم، حتی قرن بیستم.
قرنهای هجدهم و نوزدهم دورانی هستند که میتوانیم با بررسی عناصر هارمونیک آنها به درکی عمومی از هارمونی برسیم. به همین دلیل نام دوره را «هارمونی عمومی» میگذاریم.
در دوره هارمونی عمومی سعی میشود که با رویکرد آهنگسازی، قوانین هارمونی آموزش داده شوند.
تا در کمترین زمان ممکن به درک درستی از هارمونی برسید.
در ابتدا هدف از انجام تمرینات هارمونی، آشنایی با سبک عمومی آهنگسازان بزرگ است. مبتنی بر مشاهدات عمومی دوران مختلف به دستورهای هارمونی تبدیل شدهاند.
نکته مهم این است. که در انجام تمرینات هارمونی قصد نداریم تلاش بر تولید یک اثر خلاقانه داشته باشیم.
بلکه هدف از این تمرینات سرعت بخشی به درک منطق هارمونی است. اما تا حدی میتوان زیبایی شناسی را نیز در آن دخیل کرد تا جذابیت بیشتری پیدا کند.
آیا در کنار فراگیری علم هارمونی، نیاز آموزشی دیگری داریم؟
برای پیشرفت در هارمونی، هنرجو باید دارای شنوایی پرورشیافته باشد.
برای رسیدن به این توانایی، گذراندن دوره تربیت شنوایی و سلفژ پیشنهاد میشود.
علاوه بر آن تسلط بر تئوری موسیقی لازم است. تا روابط هارمونی و همچنین توانایی نواختن پیانو یا یک ساز شستی دار برای احساس هارمونیها زیر انگشتان را درک کنیم .
سوال بسیار رایج در مورد آهنگسازی برای موسیقی ایرانی وجود دارد.
از جمله: آیا میتوان از هارمونی موسیقی کلاسیک و رمانتیک (هارمونی غربی) در موسیقی ایرانی استفاده نمود؟
پیشنهاد «باس» این است که فراگیری هارمونی غربی میتواند مفید باشد.
اما چگونه؟ برای پاسخ به این سوال نیاز به اطلاعات نسبیای در مورد کارکرد هارمونی در موسیقی غربی داریم.
هارمونی موسیقی دوره تنال بر اساس سیستم فونکسیونل (کارکردی یا نقشگونه – Functional) و همچنین درجهای است.
در سیستم درجهای، آکردها، ارتباط مستقیمی با درجههای یک گام و یا مُد دارند.
سپس میتوان نقش آکردها و همچنین ارتباط آکردها بر اساس نقش درجههای گام در آن تنالیته را مورد بررسی قرار داد.
اما در سیستم فونکسیونل، شخصیت آکردها بر اساس نقش آنها در تنالیته تعیین میشود.
در این سیستم، گام دارای سه نقش مهم در تنالیته است:
تمام آکردهای یک گام در ارتباط با این سه نقش قرار میگیرند. با دور شدن یا نزدیک شدن از آنها تنالیته برجستهتر میگردد.
این توضیح مختصر در مورد کارکرد هارمونی در موسیقی کلاسیک این سوال را به وجود میآورد.
که آیا رفتار نتها در موسیقی ایرانی نیز همانند موسیقی غربی است؟ پاسخ خیر است.
مُدهای موسیقی ایرانی دارای شخصیتهای ویژه خودشان هستند که عمدتا از مُدهای غربی پیروی نمیکنند.
به عبارت بهتر، مُدهای ایرانی دارای قوانین ساختاری ویژه و همچنین تفاوتهای عمده با موسیقی غربی هستند.
آیا با وجود این تفاوتهای بزرگ، مطالعه و آموزش هارمونی کلاسیک چه کمکی به موسیقی ایرانی میکند؟
در پاسخ به این سوال باید بگوئیم که اگر هارمونی کلاسیک به صورت کاربردی و به دور از آموزش قوانین کلیشهای تدریس شود.
در پایان، هنرجو درک بهتری نسبت به مقوله چند صدایی نویسی در موسیقی پیدا میکند.
او منطق انتخاب هارمونی مناسب در یک سیستم را مدام تمرین کرده. حتی گوش وی حساس به صداهای هارمونیک شده است.
این توانایی میتواند به هنرجوی موسیقی ایرانی کمک کند.
پس از آشنایی با سیستم موسیقی مُدال ایرانی، خود را توانمند در انتخاب هارمونی مناسب با این سیستم ببیند.
یادمان نرود که هماهنگی اصوات که قواعد آن در علم هارمونی توضیح داده میشود.
محدود به جغرافیا نیست و از قوانین علمی پیروی میکند.
پس باید منطق چند صدایی نویسی را در یک سیستم درک نمود و در نتیجه آن بینش هارمونیک پیدا کرد.
سپس با کمک آن بینش میتوانیم به سراغ موسیقی ایرانی بیائیم. پس از درک قوانین ویژه آن، اقدام به چند صدایی نویسی کنیم.
در پایان نباید فراموش کنیم که برای درک موسیقی ایرانی نیاز به آموزشهای اختصاصی داریم.
به ویژه باید تاریخ تحول چند صدایی نویسی را در آثار بزرگان موسیقی ایرانی جستجو کنیم. تا به درک صحیحتری از چندصدایی در موسیقی ایرانی برسیم.
آکادمی موسیقی «باس» با اشتیاق فراوان علاقمند است که شما را در این مسیر پر فراز و نشیب و در عین حال زیبا همراهی کند تا شما را در قلههای موفقیت ببیند و بر خود ببالد.
برای آشنایی با خدمات ما در آموزشگاه موسیقی باس به لینک های زیر مراجعه نمایید:
آدرس
تهران، خیابان مطهری، خیابان سهروردی شمالی، نرسیده به چهارراه زینالی (کیهان)، پلاک۳۹۵، واحد۳
ایمیل
info@music-bass.com